
در اشک واژه ها
اگر ترانه ميگريد... اگر شعر ..بیقراری میکند...
اگر قلم آرام نمیگیرد... اگر اشک غمگنانه میدود ...
اگر دل... خود به سینه میکوبد...
در کنج شاعری ...در انزوای عشق...
میدانم ...
کسی هست که عاشقی را بامن میگرید...
اگرچه در تنهائی...
و گرچه " پرستار سکوت"...
انگشت بر لب مینهد ..
و دیواری میکشد ...میان منو تو ...
اما صدای دل... در دفتر فریاد ..
واژه های منو تو را ...
خاطره میکند...
یکروز من ترا میخوانم..
روز دیگر تو مرا...
این میان ..
شب مهمان هردو ماست...
وغم مهمان ناخوانده ءخلوت عشق
اما قلم یکیست در ریزش اشک واژه ها
شعر از:(فرزانه شیدا)
چهارشنبه 27/10/1385

دوستان عزیز در سایت جاودانه ها(سخنان بزرگان ومشاهیر جهان)
به مدیریت آقای امیر همدانی
دو کتاب جدید اینترنتی را میتوانید ملاحظه بفرمائید




نظرات
ارسال یک نظر