بخود گفتم دمادم لحظه در لحظه:
نگاهی باز باید سایبان خستگی های دلم باشد
وگوید با دلم سوگند گرم بودنی با عشق
نگاهی باز باید تیره گی های دلم را روشنی بخشد
و یکبار دگر از رویش سبز اهورائی بگوید باز
دلی باید توان و قدرتش باشد
که آتش را بنام زندگی همواره روشن کرده قلبم را بسوزاند
نه اما ازسر اندوه
که تنها از سر گرمای عشقی گرم وجاویدان!!!
نگاهی باز باید سایبان خستگی های دلم باشد
و دیدم ناگهان من دیدگانی گرم وسوزان را
و دلبستم تمام زندگی بر او
و شبهایم چه گرم و وه چه نورانی
تمام آتش این زندگانی را به قلبم داد
کنون میسوزم از آن شعله هردم
به هر روز وشبی همواره پی در پی
ودل میگویدم :خود بوده ای آخر
که آتش را دمادم یاد میکردی
کنون بامن بسوز وباز هم در شعله آتش
به فریاد دلت فرمان بده :
« ای دل »
بسوز و بازهم خاموش دنیا باش
بسوز و بازهم اشک دل ودیده
ز چشمانت بگیر و باز هم
با خود بگو هردم : زپا هرگز نمی افتم
ولی افسوس....ولی افسوس در این شعله ها دیگر
توانی نیست
رهایم کن مرا آخر
که تا گریم بسوز عشق خود همواره بی پروا
رهایم کن که فریادی زنم از عمق این سینه
رهایم کن که من تنها
فقط یک موج فریادم
فقط یک سینه , پر اشکم
فقط یک قلب تنهایم
فقط یک قلب تنهایم!!!!!
رهایم کن ...رهایم کن!!!!
نگاهی باز باید سایبان خستگی های دلم باشد
وگوید با دلم سوگند گرم بودنی با عشق
نگاهی باز باید تیره گی های دلم را روشنی بخشد
و یکبار دگر از رویش سبز اهورائی بگوید باز
دلی باید توان و قدرتش باشد
که آتش را بنام زندگی همواره روشن کرده قلبم را بسوزاند
نه اما ازسر اندوه
که تنها از سر گرمای عشقی گرم وجاویدان!!!
نگاهی باز باید سایبان خستگی های دلم باشد
و دیدم ناگهان من دیدگانی گرم وسوزان را
و دلبستم تمام زندگی بر او
و شبهایم چه گرم و وه چه نورانی
تمام آتش این زندگانی را به قلبم داد
کنون میسوزم از آن شعله هردم
به هر روز وشبی همواره پی در پی
ودل میگویدم :خود بوده ای آخر
که آتش را دمادم یاد میکردی
کنون بامن بسوز وباز هم در شعله آتش
به فریاد دلت فرمان بده :
« ای دل »
بسوز و بازهم خاموش دنیا باش
بسوز و بازهم اشک دل ودیده
ز چشمانت بگیر و باز هم
با خود بگو هردم : زپا هرگز نمی افتم
ولی افسوس....ولی افسوس در این شعله ها دیگر
توانی نیست
رهایم کن مرا آخر
که تا گریم بسوز عشق خود همواره بی پروا
رهایم کن که فریادی زنم از عمق این سینه
رهایم کن که من تنها
فقط یک موج فریادم
فقط یک سینه , پر اشکم
فقط یک قلب تنهایم
فقط یک قلب تنهایم!!!!!
رهایم کن ...رهایم کن!!!!
شعر ی از: فرزانه شیدا/ ف..شیدا
سایت اختصاصی ف.شیدا:
www.fsheida.com
سايت:جاودانه ها:
http://javedane-ha.blogspot.com/
سخنان مشاهیرو بزرگان جهان به مدیریت آقای امیر همدانی
نظرات
ارسال یک نظر